انعکاس آیینه شماره 384
تبعیض و تنگدستی، فقیران را به انتقام وا میدارد
بعضی از افراد که در این 35 سال در عرصه سیاست وارد شدهاند مدام به دنبال ایراد و انتقاد و یا وارد آوردن نسبتهایی ناروا به یکدیگر هستند. روزنامهها و نشریاتی که باید حقایق و واقعیتها را بنویسند اتهام اسرائیلی و آمریکایی و طرفداری از غرب و همراهی با استکبار به رقبای سیاسی میزنند. گاه دیده میشود عدهای از خطیبان جمعه که خود و دیگران را به پرهیزگاری فرا میخوانند از آن جایگاه مقدس برای مخالفان سیاسی و یا کسانی که با آنها اختلاف نظر و دیدگاه دارند حکم محکومیت، حبس، حصر، ارتداد و اعدام صادر میکنند. نمایندگانی که وظیفه دارند مطابق با حق و انصاف سخن بگویند و از حقوق ملت و شهروندی در مجلس شورای اسلامی حمایت و دفاع کنند مرگ گویان در مجلس رژه میروند و با وجود اینکه دادگاهی تشکیل نشده، قضاتی عادل پرونده افراد موردنظر را رسیدگی نکردهاند، میگویند آمادگی دارند طناب دار برگردن آنها بیندازند چون با آرا و نظریات آنها موافق نیستند.
بدون شک در چند دهه اخیر مردم شاهد پیشرفتهای علمی، نظامی، فضایی، بهداشتی، احداث راهها، آبادانی شهرها، توسعه راههای ریلی، افزایش مراکز تحقیقی، فزونی آمار دانشجویان و دانشآموزان، کاهش تعداد بیسوادان، لوله کشی آب و برق به دور افتادهترین مناطق و روستاها بودهاند اما از کاستیها، تبعیضات ناروا و اختلاف طبقاتی موجود در جامعه نمیتوان به سادگی گذشت.
مواد مخدر، اعتیاد و معتاد یکی از مشکلاتی است که گریبانگیر جامعه شده و سالهاست راه تنفس خیلیها را بسته است. استفاده از امکانات فراوان و هزینههای کلان از سوی نهادهای متعدد، در اختیار داشتن رسانه ملی و رسانههای دیداری شنیداری گوناگون، برگزاری همایشها، مراسم، جلسات سخنرانی، سمینارهای مختلف آنهم با صرف بودجههای کلان که به منظور روشنگری و هدایت مردم تشکیل میگردد نتوانسته آنچنان که باید و شاید تاثیری در منجلاب مواد مخدر داشته باشد و میبینیم که مصرف موادمخدر در این مرز و بوم بویژه در میان پسران و دختران جوان گسترش پیدا کرده تا جایی که اعتیاد به آموزشگاههای این سرزمین نیز رسوخ نموده است. در کنار مواد مخدر مصرف سالانه 200میلیون لیتر مشروبات الکلی نیز نگران کننده است.
مسئولان ذی ربط نگرانی خود را از رشد آمار ورودی پروندهها به دادگستریها ابراز میکنند. تعداد زندانیان در تمام استانها افزایش چشمگیری داشته و تعداد 20 نفر زندانی سال 1358 در دارالعباده یزد اکنون به بیش از 3300 نفر رسیده است. اختلاس، رشوه، فساد اداری و اقتصادی و رانت خواری و دزدیهای کلان که مردم از شنیدن نام عاملان آن در شگفت میمانند.
افرادی که با حقه و ظاهرسازی و رشوه برگهی معافیت از سربازی دریافت مینمایند یا صدها نفر بر خلاف ضابطه بورسیه میشوند در حالی که میلیونها نفر با تهیدستی و ناتوانی و خانه بدوشی و زیر خط فقر روزگار میگذرانند. در بخشهایی از شهرها عدهای از ثروتمندان و دارندگان پولهای باد آورده و بعضی از مسئولان و دولتمردان در ویلاها و عمارتهای لوکس زندگی میکنند، خود و فرزندانشان با اتومبیلهای چند صد میلیون و بیشتر از یک میلیارد تومانی در خیابانها جولان میدهند، با پرداخت شهریههای کلان تحصیل میکنند، مبالغ موجود در حسابهای بانکی و پساندازهایشان نقل محافل است، در مراسم عروسی و جشن و شادی حتی در محافل عزاداری اسراف و تبذیر میکنند، در خانههای خود میلیاردها تومان اسکناس، سکه، دلار و طلا و جواهر اندوختهاند.
در گوشهای دیگر کودکان کار و بچههایی با لباسهای نامناسب بدون خوراک و مسکن مناسب با سختیهای طاقت فرسا زندگی میکنند، زنان بیسرپرست با مشقاتی روز و شب را میگذرانند عدهای در مخروبههایی زندگی میکنند و یا در بیغولههایی به سر میبرند که باید آن را مردن تدریجی نامید. رفتار دختران و زنان خیابانی و توقف اتومبیلهایی که صاحبانش از مردانگی و حمیت و انسانیت دور هستند هر مومن و آزادهای را به لرزه و سرافکندگی وا میدارد. عدهای برای بدست آوردن لقمهای نان تنفروشی میکنند و یا علنی و رسمی اعضای بدنشان را در معرض فروش میگذارند.
«پایتخت ایران پناهگاه خوبی برای مجرمان و سارقان است و یک سوم جرایم کشور در تهران رخ میدهد. این سخن سردار احمدیمقدم فرمانده نیروی انتظامی در همایش ملی پلیس و پیشگیری اجتماعی از جرم است که هفته گذشته در تهران برگزار شد. فرمانده نیروی انتظامی همچنین سخن درستی گفت وقتی که گفت متأسفانه ما به معلولها پرداختهایم و از علتها غفلت کردهایم. اگر هر دستگاهی وظیفهاش را به درستی انجام دهد جرائم کمتر میشود. از زمانی که مسئولان میگفتند تهران امنترین پایتختجهان است تا امروز که میگویند مأمن و پناهگاه مجرمان و سارقان است، زمان چندان زیادی طی نشده است. وقتی فرمانده پلیس میگوید همه دستگاهها باید وظایف خود را به درستی انجام دهند، منظور وظایف فرهنگی و آموزشی دستگاههای متعدد و متنوع در این حوزه است، که به رغم تعدد و تکثر نقش عینی و ملموسشان در این حوزه به چشم نمیآید و اینطور به نظر میرسد که هر چه تعداد و پرسنل و بودجهشان بیشتر میشود، اثرگذاریشان نزول مییابد!»1
چرا هر روز جامعه اسلامی شاهد رویدادها و حوادثی از قبیل دزدی، جنایت، خودکشی، دعواهای خیابانی، کلاهبرداری و تاسف بارتر قتلهای خانوادگی میباشد؟ چرا روز به روز فاصله طبقاتی و تبعیض در بین مردم جامعه بیشتر میشود؟
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران خبرگان کشور، در بند 9 و 12 فصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران خواهان «رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه، در تمام زمینههای مادی و معنوی» شد و «پیریزی اقتصاد صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینههای تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه» از وظایف حکومت دانست.
و در اصل چهل و سوم برای ریشه کن کردن فقر و محرومیت و برآوردن نیازهای انسان و تأمین مسکن، خوراک، پوشاک، بهداشت، درمان آموزش و پرورش و منع اسراف و تبذیر در همه شئون اقتصاد، سفارشها و تاکید نمودند.
«انفاق فاصله طبقاتی را کم میکند و خطراتی را که متوجه افراد اجتماع میشود از میان میبرد آتش خشم و شعلههای سوزان طبقات محروم را فرو مینشاند و روح انتقام و کینه توزی را از آنها میگیرد بهترین مواردی که میتوان انفاق کرد درباره کسانی است که از حال آنها اطلاع نداریم و به خاطر خویشتنداری و عفت نفس ایشان گمان میکنیم غنی و بینیازند ولی در چهره آنها نشانههایی از رنجهای درونی وجود دارد که برای افراد فهمیده آشکار است و رنگ رخساره آنها از سر درونشان خبر میدهد. برای انفاق کنندگان وظایفی تعیین شده است که باید از نظر آشکار بودن و پنهان بودن مراعات جنبههای اخلاقی و اجتماعی را بکنند و نیز حیثیت کسی را که به او انفاق میشود در نظر بگیرند، یعنی در آنجا که انفاق به نیازمندان موجبی برای اظهار ندارد به منظور حفظ آبروی آنها و خلوص بیشتر به طور مخفی انفاق کنند... تا هتک احترام مسلمانی نشود»2
پیامبر اکرم (ص) فرموده است: «آن کس به من ایمان نیاورده است که سیر بخوابد، در حالی که همسایه او گرسنه باشد... و حضرت صادق(ع) فرمود به خداوند و به محمد(ص) و به علی(ع) ایمان نیاورده است آن کس که چون برادر مومن وی برای حاجتی رو به او آورد و با روی خندان با او روبرو نشود... انفاق با اشکال گوناگون آن امری است که تا فقر در جامعه اسلامی وجود دارد و نیازمندیهای زندگی در اختیار همه مسلمانان قرار نمیگیرد بر همگان عملی کردن آن واجب و ضروری است و نیازمندیها، منحصر به قوت شب و روز نیست بلکه شامل تامین معیشت میانگین برای هر فرد یا خانواده در اجتماع اسلامی میشود همه باید خوراک و نیازهای سال را در سطحی مورد قبول در اختیار داشته باشند».3
نحوه زندگی حاکمان که امروزه آنان را به عنوان دهدار، بخشدار، فرماندار، استاندار، وزیر، رییس جمهور، نماینده مجلس، مسئولان اجرایی و قضایی و ائمه جمعه و در یک کلام رهبران و مدیران جامعه میشناسیم باید بر اساس فرمایش مولای متقیان علی(ع) باشد که از آن حضرت نقل گردیده است:«خدای متعال بر پیشوایان برحق، واجب فرموده است که خود را با مردم ناتوان برابر نهند تا فقر و تنگدستی، فقیران را به شورش وا ندارد... حاکم وظیفه دارد که برای خود همان چیزی را برگزیند که برای خود و زندگی و بستگان خود بر میگزیند.» 4
چند روز پیش زن فلک زدهو بدبخت و بیچارهای که شوهر معتاد داشته، صاحبخانهآنها را از خانه بیرون انداخته روزها و شبهایی را در پارک و یا خیابان بدون سرپناه گذرانده و در یک برج اعیاننشین، خانه مرد و زن ثروتمندی را نظافت میکرده و چند بار درخواست مبلغی به عنوان کمک و مساعدت از صاحب خانه داشته که مورد قبول واقع نشده بود در فرصتی مناسب پنج میلیارد تومان طلا و جواهر آن زن و مرد مسن را که بیش از هفتاد سال سن داشتند سرقت نمود.
گرچه ناداری و بدبختی و اعتیاد و آنچه که انسان را به فقر و بیچیزی و آوارگی میکشاند مجوزی برای سرقت و دزدی و زورگیری نیست اما داستان تلخ سارق 5 میلیارد تومانی که باید مسئولان فرهنگی و دولتمردان را به تعمق و چاره اندیشی بیشتر وادارد خواندنی و پندآموز است. «فریده 45 ساله علت دزدی میلیاردیاش را بیخانمان بودن بچههایش میداند و ادعا میکند اعتیاد همسرش باعث شده زندگیاش به تباهی کشیده شود میگوید: ابتدا قصد دزدی نداشتم و با معرفی شرکت خدماتی در خانههای مردم کار میکردم اما به خاطر بیپولی، صاحبخانهام همه وسایل خانهام را بیرون ریخت و مجبور بودم با بچههایم در خیابانها و پارکها زندگی کنیم. ابتدا قصد داشتم از آنها پول قرض بگیرم اما نپذیرفتند و پول ندادند. در همان دو روز ابتدایی کارم، از محل نگهداری طلاها و جواهرات داخل کمد یکی از اتاقها اطلاع پیدا کردم. با پولی که از خانه دزدیده بودم به یک بنگاه مسکن رفته و 500 هزار تومان به عنوان پیشپرداخت داده و خانهای در شهرک آزادی کرایه کردم سپس به کریمخان رفته و تعدادی از طلاها را فروختم تا بقیه پول پیش خانه را به دست آورم. به خاطر فشار بیپولی، جنون پول گرفته بودم و به هیچ چیز دیگری فکر نمیکردم. امیدوارم دخترم به خاطر ما به راههای خلاف کشیده نشود چون برای تربیت آنها زحمت کشیدم و تا به امروز نگذاشتم قدم اشتباهی بردارند. شاید خودم را بکشم چون نمیتوانم بدبختی بچههایم را ببینم و از روی ناچاری دست به این کار زدم»5
خداوند منان توفیق عنایت فرماید تا پدران، مادران، معلمان، دانشگاهیان، عالمان، خطیبان، نویسندگان و همه مسئولان فرهنگی و اجرایی با تائیدات ائمه اطهار علیهم صلواتا... اجمعین بتوانند بیش از گذشته به وظایف خود عمل نمایند بدان امید که در این سرزمین اسلامی، اختلاف طبقاتی، تبعیضات ناروا و غیرقابل تحمل، انفاق نکردن زراندوزان و بیعدالتی پایان یابد و یا کمرنگ شود و دیگر محرومان جامعه در کنار ظلم اقتصادی قربانی کینهتوزی نباشند و به انتقام روی نیاورند.
مدیر مسئول
پی نوشت ها:
1- روزنامه اطلاعات، 12/7/1393
2- «شرح و تفسیر لغات قران»، جعفر شریعتمداری، جلد چهارم، صفحه 506
3- «الحیاه»، علامه محمدرضا حکیمی محمد و علی حکیمی، ترجمه احمد آرام، جلد ششم، چاپ 1380
4- همان، صفحه 469و 470
5- روزنامه ایران، 7/7/93